تصور کن بدون اینکه لازم باشد زحمت تولید محصول را بکشی بتوانی از فروش محصولی که دیگران زحمت تولیدش را کشیدند پول بدست بیاوری.
شیرین است؟
احتمالا بله و زمانی ماجرا جذاب تر می شود که بشنوی می توانی حتی زمانی که خواب هم هستی سود بدست بیاوری.
سوال اینجاست که چطور می توانم این کار را کنم؟
پاسخ ساده است. همکاری در فروش یا دلالی.
برای موفقیت در این کار نیاز به استراتژی داری که زیاد ساده و راحت نیست اما اگر با تلاش و همت بتوانی آن را پیاده سازی کنی آنگاه می توانی سال ها شیرینی آن را در زندگی و کارت بچشی.
همکاری در فروش یا دلالی یا افلیت مارکتینگ چیست؟
بیا قبل از اینکه با استراتژی آشنا شویم نگاهی به تعریف کلی تر به دلالی یا اسم باکلاس تر آن همکاری در فروش بیاندازیم.
زمانی که شرکتی یا برندی محصولی را چه فیزیکی و چه دیجیتالی تولید می کنند نیاز به پیدا کردن مشتریان بیشتری نسبت به آنچه که دارند، خواهند داشت. حال در این میان اگر افرادی بتوانند آن محصولات را بفروشند کمسیونی یا درصدی از فروش را بدست خواهند آورد.
شاید در ذهنت این سوال نقش ببندد که چه نیازی به پیدا کردن مشتریان بیشتر دارند؟
رقابت در بازار زیاد است و حیاط برند ها و شرکت ها به میزان فروش آن ها بستگی دارد.
برند می تواند نهایتا دو یا سه استراتژی مشخص برای فروش پیاده سازی می کند و احتمالا توان پیاده سازی استراتژی های دیگر را که زمانبر هستند را نخواهند داشت.
فروش بیشتر یعنی سود بیشتر. چه کسی از سود بیشتر بدش می آید؟
دلالی یا همکاری در فروش کار بد و بی ارزشی است؟
وقتی که اسم دلالی به میان می آید اکثر افراد احساس می کنند کار بسیار چیپی است اما اگر نگاهی به ۹۹% مغازه و فروشگاه های شهر بیاندازی متوجه می شوی آن هم دقیقا دلالی می کنند. جنس را با تخفیف از تولید کننده می خرند و با قیمت اصلی در فروشگاه عرض می کنند.
البته این نسخه کلاسیک همکاری در فروش است اما امروز با استفاده از قدرت فضای اینترنتی می توان یک فروشگاه مجازی (تقریبا بدون سرمایه) راه اندازی کرد.
نکته ای که عموم مردم به آن بی توجه هستند این است که راه اندازی یک سایت یا پیج اینستاگرامی فقط ابتدای کار است و یا به عبارت دیگر فقط ۱% از مسیر کلی است که باید طی شود.
اگر می خواهی به عنوان شغل دوم و یا حتی شغل اول، همکاری در فروش را انتخاب کنی این مقاله را با دقت بخوان.
استراتژی بدست آوردن سود های کلان از همکاری در فروش
برای بدست آوردن سود دائمی از همکاری در فروش باید یکی از ۲ استراتژی زیر را انتخاب کنی:
استفاده از شبکه های تبلیغاتی (یکتانت، تبلیغ اینستاگرام، صباویژن، مدیااد و…)
بلاگر شدن.
استراتژی استفاده از شبکه های تبلیغاتی
نکته مهمی که قبل از استفاده از شبکه های تبلیغاتی باید مد نظر قرار بدهی این است که نرخ تبدیل تبلیغ چقدر خواهد بود.
قیمت هر کلیک بطور متوسط ۳۰۰ تومان است. اگر ۱۰۰۰۰ کلیک سفارش دهیم باید ۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان باید برای تبلیغ هزینه کنیم.
حال اگر کمسیون ۱۰% از هر فروش بگیریم و میانگین قیمت محصولات ۳۰۰ هزار تومان باشد، اگر نرخ تبدیل ۳ داشته باشیم ما ۹٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان سود بدست خواهیم آورد که اگر این عدد را از هزینه تبلیغ کم کنیم ۶ میلیون سود خالص خواهیم داشت.
اگر نرخ تبدیل ۲ باشد ما در نهایت ۳ میلیون سود خواهیم کرد و اگر نرخ تبدیل ۱ یا زیر ۱ باشد ما زیان خواهیم کرد.
نکته: برای تست و آزمایش بدست آوردن نرخ تبدیل بهتر است با مبالغ پایین مثل ۵۰۰٫۰۰۰ تومان شروع کنیم تا در همان ابتدای کار متوجه شویم که میزان خواستار و علاقه مردم نسبت به این محصول در حالت عادی چقدر است.
اگر در آزمایش های اول من به نرخ تبدیلی نزدیک به ۲ رسیدم، می توانم این نتیجه را بگیرم که این کالا می تواند سود دهی خوبی داشته باشد. از این قسمت به بعد سعی می کنم برای محصول ویدیو + لندپیج اختصاصی درست کنم و نرخ تبدیل را بالاتر ببرم و به اعدادی مثل ۳ یا بعضا ۴٫۵ نزدیک کنم.(۱۲ میلیون تومان سود)
هشدار: اگر تبلیغ نویس خوبی نباشی و یا بطور دقیق نتوانی میزان علاقه مندی مخاطبین خاص را به محصول اندازه گیری کنی این کمپین ها می توانند باعث از دست رفتن پول و سرمایه هم شوند.
نکته اول: اگر محصولی هیچ مزیت رقابتی با سایر محصولات مشابه نداشت. آن محصول را فراموش کن.
نکته دوم: اگر تبلیغ محصولی در تلویزیون و یا ماهواره بطور مکرر در حال پخش بود (بیشتر از یک ماه) آن محصول بازدهی و سود خوبی دارد.
نکته سوم: به محض قطع شدن تبلیغ و یا ادامه نداشتن تبلیغ، همکاری در فروش آن محصول را قطع کن.
نکته چهارم: در صورت تغییر نرخ ارز بطور موقت تبلیغات را قطع کن.
نکته پنجم: تغییر نرخ تبدیل در روز های خاص مانند تعطیلی ها نرمال است. نباید به عنوان یک تغییر به این جابجایی نرخ تبدیل توجه کنی ولی اگر در روز های عادی این تغییر محسوس شد. سریع تبلیغ را متوقف کن.
استراتژی بلاگر یا اینفلونسر
اگر میزان ریسک پذیری بالایی نداری و نمی خواهی استرس کاری در این زمینه داشته باشی بهترین و مطمئن ترین گزینه در این حالت استفاده از مدل بلاگری است.
تو در یک حوزه خاص مثل (غذا، زیبایی، فیت، کمدی و…) شروع به فعالیت می کنی.
برای شروع فعالیت به دو پلتفرم نیاز خواهی داشت:
- هسته اصلی ( وبسایت )
- شبکه اجتماعی جانبی ( اینستاگرام یا آپارات یا یوتیوب )
هر کار آینده داری که تصمیم به انجام آن در فضای اینترنت داری، نیازمند یک وبسایت به عنوان هسته اصلی است چرا که سایت شخصی ات تنها چیزی است که همیشه ماندگار خواهد بود.
شبکه های اجتماعی در ایران بر خلاف سایر کشور ها بسیار ناپایدار هستند و هر آن امکان دارند بسته شوند. اما نباید قدرت شبکه های اجتماعی برای پیدا کردن مخاطب را دست کم گرفت.
بهترین استراتژی کار این است که در عین حالی که در سایت مطلب می نویسی، یک شبکه اجتماعی را برای فعالیت انتخاب کنی. بهترین شبکه اجتماعی در هر عصری در ایران آن شبکه ای خواهد بود که طرفدار زیادی داشته باشد (در حال حاضر اینستاگرام است)
زمانی که به عنوان یک بلاگر شروع به فعالیت می کنی باید از همان ابتدای کار تصمیم بگیری که می خواهی محصول خودت را عرضه کنی و یا بصورت همکاری در فروش کار کنی.
مزیت و معایب تولید محصول خودت:
تمام سود از آن خودت می شود.
هر آن توانایی بهتر کردن محصول را داری.
از نتیجه آن مطمئن خواهی بود.
تولید محصول زمان بر است و نیاز به تخصص در آن حوزه دارد.
مزیت و معایت همکاری در فروش:
نیاز به تخصص در تولید محصول نداری.
امکان بهبود محصول را نداری.
قسمتی از سود فروش از آن تو خواهد شد.
تنوع در انتخاب محصول جهت همکاری در فروش خواهی داشت.
بسته به این که کدام یک از این حالت در مدیوم تو هست می توانی یکی را انتخاب کنی اما از آنجایی که ماهیت این مقاله در ارتباط با همکاری در فروش است، استراتژی بلاگری در حالت همکاری در فروش را خواهم گفت.
لیست مخاطبین بزرگترین سرمایه تو خواهد بود
هر چقدر لیست مخاطبین بزرگتری داشته باشی احتمال فروش و بدست آوردن پول بیشتری خواهی داشت.
اما چطور لیست مخاطبین مان را بزرگ کنیم؟
همانطور که در مقالات گذشته به این موضوع اشاره کردم باید بطور مکرر محتوا درجه یک تولید کنی. محتوایی که خواننده از خواندن آن لذت ببرد.
قدرت قلم تو سرنوشت موفقیتت را رقم خواهد زد. هر چقدر که قلم بهتری داشته باشی می توانی مخاطبین وفادار تری را وارد برند شخصی ات کنی.
فرقی نمی کند که بخواهی در وبسایت چیزی بنویسی یا فیلمی را در اینستاگرام منتشر کنی، در هر صورت تو نیاز داری نویسنده خوبی باشی و اگر فیلمی تولید می کنی باید فیلمنامه یا اسکریپت خوبی داشته باشد تا مخاطب جذب ویدیو شود.
زمانی که حجم زیادی از مخاطب داشته باشی آنگاه می توانی پیشنهاد خرید محصولاتی که به صورت همکاری در فروش با آن ها کار می کنی را به مخاطبینت بدهی. آنگاه از حجم فروشی که اتفاق می افتد متعجب خواهی شد.
اما یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن این است که اگر صداقت را در معرفی محصولات رعایت نکنی خیلی زود مخاطبین را از دست خواهی داد.
مدیوم مخاطب را در حوزه کاری ات درک کن
مدیومی(نوشتار، ویدیو، صوت) که برای کار انتخاب می کنی بی نهایت روی مخاطبینی که بدست می آوری تاثیر دارد.
بطور مثال:
اگر دنبال فروش محصولات پر مصرف و عمومی هستی بهتر است ویدیو را انتخاب کنی.
اگر دنبال فروش محصولات آموزشی تخصصی هستی بهتر است از نوشتار استفاده کنی.
اگر دنبال بدست آوردن مخاطبین درجه یک هستی، نوشتار بهتر است. (مخاطبین درجه یک کتاب می خوانند و به نوشتار عادت دارند)
اگر دنبال بدست آوردن مخاطب عمومی و متوسط هستی، ویدیو بهتر است (عموم مردم تلویزیون نگاه می کنند و با فرمت ویدیویی حس بهتری دارند)
برای درک بهتر این موضوع چند نمونه واقعی را مثال خواهم زد:
فرمت نوشتاری(نویسندگی) برای فروش محصولات یا دوره های زیر مناسب هستند
روانشناسی، سئو، نویسندگی، تبلیغ نویسی، بازاریابی، نرومارکتینگ، بهبود مهارت های فردی و…
فرمت ویدیویی برای فروش محصولات یا دوره های زیر مناسب هستند
لوازم خانگی ، کرم و محصولات زیبایی ، دوره های سریع و بی درد سر پولدار شدن! ، قانون جذب ، انگیزشی و…
انتخاب فرمت ارائه محتوا کاملا بستگی به نوع حوزه و مخاطبی که می خواهی بدست بیاوری دارد.
نکته اول: بعضی از حوزه ها بطور استثنا بدلیل ماهیتی که دارند باید از فرمت ویدیویی استفاده کنند مانند آموزش طراحی وبسایت یا انیمیش سازی.
نکته دوم: فرمت نوشتاری عموما برای سایت مناسب است و فرمت ویدیویی برای شبکه های اجتماعی.
نکته سوم: به طور کلی مخاطبی که فرمت نوشتاری را ترجیح می دهد مخاطب آگاه تری نسبت به مخاطبی که فرمت ویدیویی را ترجیح می دهد، است.
نکته چهارم: به طور کلی ( استثنا هم وجود دارد) مخاطبی که فرمت نوشتاری را ترجیح می دهد مخاطب وفادار تری به برند است.
جمع بندی:
همکاری در فروش در دو مدل کلی می تواند موفق باشد.
۱-استفاده از شبکه تبلیغاتی
۲-بلاگری
در مدل استفاده از شبکه تبلیغاتی فرد سریع تر به درآمد می رسد اما همواره با ریسک در کار دست و پنجه نرم خواهد کرد. در مدل بلاگری فرد دیرتر به درآمد خواهد رسید اما ماندگارتر نیز خواهد بود.
